×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عشق ،دوستی

عشق

خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد.                   ((زرتشت))

شجاعت نخستین شرط پیروزی است.                                                          ((بل))

خوشبختی آن است که انسان دنیا را همان طور که آرزو می کند،ببیند.         ((کوزی))

 

عشق و تلاش باید در هم آمیزند تا ............

وقتی چیزی را واقعاً دوست داری و برایش کار می کنی ، باید تمام هم و غم خود را صرف انجام آن کار کنی. به تلاش هایت ((عشق)) را اضافه کن و عشق و علاقه ات را با تلاش و اقدام در هم آمیز. مطمئن باش که بدون تلاش و اقدام مؤثر ، عشق سایه ای مزاحم بیش نیست و بدون عشق و تعهد ، هر گونه تلاشی بی فایده و وقت تلف کردن است.

 

درخت دوستی بنشان..........

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد      نهان دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد

           چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان        که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد

شب صحبت به غنیمت دان که بعد از روزگار ما    بسی گردش کند گردون ، بسی لیل و نهار آرد

عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است     خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذر آرد

بهار عمر خواه ای دل و گر نی این چمن هر سال    چو نسرین صد گل آرد و چون بلبل هزار آرد

خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت    بفرما لعل نوشین را که حالش با قرار آرد

در این باغ ار خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ    نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد

 

 

عاشقانه

به مهمانی غزالی کی شود شیر    به گنجشکی عقابی کی شود سیر

چو دزدیده نخواهی دانه ی خویش    مهل بیگانه را در خانه ی خویش

ز مغروری کلاه از سر شود دور    مبادا کس به زور خویش مغرور

بسا دهقان که صد خرمن بکارد    ز صد خرمن یکی جو بر ندارد

رهائی خواهی از سیلاب اندوه    قدم بر جای باید بود چون کوه

گر از هر باد چون کاهی بلرزی    اگر کوهی شوی کاهی نیرزی

تحمل را به خود کن رهنمونی    نه چندانی که باز آرد زبونی

به گستاخی مبین در خنده ی شیر    که آن دندان نماید بلک شمشیر

طمع بگذار تا گر بیش یابی    فتوحی بر فتوحی خویش یابی

چه خوش باشد که بعد از انتظاری    به امیدی رسد امیدواری

به عشوه بیدلی را شاد می کن    مبارک!مرده ای آزاد می کن

زخوبان تو سنی رسمی قدیم است    چو مار آبی بود زخمش سلیم ست

نخست اقبال  بر دوزد کلاهی    چووقت آید نهد بر فرق شاهی

ز دریا  بر آرد مرد غواص    به کم مدت شود بر تاجها خاص

سه شنبه 9 آذر 1389 - 11:19:07 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

12440 بازدید

3 بازدید امروز

14 بازدید دیروز

49 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements